چون مرغ. بسان مرغ. مانند مرغ. مرغ مانند: می پرم مرغ وار گرد جهان هیچ جا آشیان نمی یابم. خاقانی. خاطر تو مرغ وار هست به پرواز عقل یافته هر صبحدم دانۀاهل ثواب. خاقانی. ز مرغ و بره روی رنگین بساط برآورده پر مرغ وار از نشاط. نظامی
چون مرغ. بسان مرغ. مانند مرغ. مرغ مانند: می پرم مرغ وار گرد جهان هیچ جا آشیان نمی یابم. خاقانی. خاطر تو مرغ وار هست به پرواز عقل یافته هر صبحدم دانۀاهل ثواب. خاقانی. ز مرغ و بره روی رنگین بساط برآورده پر مرغ وار از نشاط. نظامی